شاخه دهی گیاه

در مورد شاخه دهی چند نکته مهم است . شاخه دهی با حذف غالبیت انتهایی زیاد می گردد .

در پنبه سرزنی انجام می شود تا با حذف مریستم ، شاخه بیشتری تولید شود و بروی شاخه های فرعی گل تولید ی شود.

در شبدر و یونجه چین اول چون تک ساقه است ، سریعتر برداشت می کنیم تا با تولید باجوش عملکرد بالا رود.

مریستم انتهایی وقتی به گل تبدیل می شود ، جوانه دیگری شروع به فعالیت می کند و تولید شاخه فرعی می کند مثل آفتابگردان که به طبق تبدیل می شود . ممکن است شاخه فرعی زیاد تولید می شود.

در غلات شاخه های فرعی ( پنجه ) همیشه از پائینترین گره ظاهر می شود. در گندم اولین پنجه از محور کولئوپتیل بوجود می آید و در برنج از زاویه برگ سوم .

زیزوم و استولون به منزله انشعابات جانبی هستند که به نحوی مشابه عوامل موثر که بر شاخه دهی موثرند تحت تأثیر قرار می گیرند.

ساقه های زیرزمینی که در زیر خاک ولی نزدیک به خاک باشند استولون و اگر عمیق تر باشند ریزوم هستند.

پنجه های اولیه منشاء پنجه های ثانویه و ثانویه منشاء ثالثیه و …  می باشند.

گرامینه های دائمی در طول فصل رویش پنجه تولید می کنند و همزمان غذا ذخیره می کنند که از اصول دائمی بودن آنهاست مثل برنج و سورگوم که در مناطق حاره دائمی شده از آنها بعنوان محصول راتون ( محصولاتی که از کلش باقیمانده مجدداً رشد می کنند ) استفاده می شود.

۱: ژنتیک

که برای هر گیاه تعداد شاخه های موجود تحت تأثیر ژنهای کنترل کننده هستند بطوری که بعضی از ارقام در چند متر ارتفاع ساقه ، هیچ ساقه ای تولید نمی کنند در صورتی که ارقام مشابه انشعابات زیادی بصورت شاخه فرعی تولید می کنند.

شاخه دهی از دید زراعت در مواردی مثبت و در مواردی منفی است. در مورد گیاهانی که گل و میوه روی شاخه های فرعی تشکیل می شوند مثل پنبه و لوبیا ، شاخه دهی زیاد مطلوب است  و در کنف و توتون که رشد رویشی مهم است ، مضر و نامطلوب است .

در توتون هم سرزنی انجام می شود . ذرت هرچقدر کمتر پنجه بزند بهتر است چون ساقه اولیه و تنها عملکرد بالاتری دارند و ارقام جدید ، تک ساقه شده اند.

تعداد بالقوه شاخه ها بطور مستقیم با تعداد برگها ارتباط دارد ولی همه جوانه های موجود در زاویه برگ تولید شاخه نمی کنند.

۲: هورمونهای رشد

مثل اکسین که شاخه دهی را کاملاً کنترل می کند پس با کم کردن مقدار اکسین یا حذف منشاء تولید کننده آن ( جوانه انتهایی ) می توان شاخه دهی را زیاد کرد.

پنجه دهی در غلات که نوعی شاخه دهی است در روزهای کوتاه ( پائیز و اوایل بهار بیشتر و بهتر ) صورت می گیرد بطوری که غلات پائیزه بیش از ۷۰ درصد پنجه زنی خود را در پاییز و ۳۰ درصد را در اوائل بهار انجام می دهند.

روزهای بلند مانند اکسین سبب کاهش پنجه زنی در یونجه و جو می شود یعنی میزان اکسین با افزایش طول روز بیشتر می شود.

۳: تراکم کاشت :

که شریط نور پخش در تراکم بالا بوجود می آید و در اثر نرسیدن نور ، اکسین کمتر تجزیه می شود و رشد شاخه های فرعی کم می شود .

هرچقدر در کنوپی رطوبت نسبی بیشتر باشد ، رشد برگ بیشتر می شود و شاخه دهی کم می شود. تفاوتهای ژنتیکی در تولید شاخه تحت تأثیر قرار می گیرد.

۴: درجه حرارت :

دماهای بالا خصوصاً در روزهای بلند شاخه دهی را در گیاهان مناطق معتدله کاهش ولی گیاهان مناطق حاره را افزایش می دهد.

هوای خنک و روزهای کوتاه پنجه دهی را زیاد و روزهای بلند و حرارت بالا پنجه دهی را کم می کند.

شکوفه های جانبی که به مرستم انتهایی نزدیک ترند بیشتر تحت تأثیر غالبیت انتهایی قرار می گیرند و آنهایی که فاصله بیشتری دارند می توانند نمو کرده و شاخه تولید کنند.

۵ : آب و مواد معدنی :

آب و مواد معدنی هرچقدر بیشتر در اختیار گیاه قرار داده شود ، تعداد شاخه و پنجه زیاد می شود. در یک گیاه گرامینه درطول سه هفته  مقدار پنجه تولید شده با دادن ۱۵۰ پی پی ام نیتروژن دو برابر حالتی بوده که ۶ پی پی ام نیتروژن داده شد.

همین نتیجه برای فسفر در طول مدت ۴ هفته حاصل شد. این آزمایش در مورد پتاس نتیجه معناداری نداشت.

۶ : چرانیدن یا برداشت محصول :

چون غالبیت انتهایی را از بین می برد ، پنجه زنی ( Tillering) را افزایش می دهد مثلاً تره فرنگی ، چین اولش را زود برداشت می کنند تا پنجه زیادی بزند.

رشد مجدد در بقولات فقط محدود به ساقه های جدید است که از جوانه های در حال استراحت طوقه بوجود می آید ولی در غلات چند منشاء دارد.

source:shabnamak.mihanblog

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme