خاکهای سواحل دریای خزر

نوار ساحلی دریای خزر عمدتاً تحت تاٌثیر اقلیم مرطوب و نیمه مرطوب معتدل قرار دارد. میزان بارنگی سالانه از غرب به شرق کاهش می‌یابد، به طوری که مقدار آن در بندر انزلی حدود ۲۰۰۰ میلیمتر و در گرگان ۶۰۰ میلیمتر در سال می‌باشد. خصوصیات خاکها و همچنین کاربری اراضی تحت تاٌثیر میزان بارندگی از غرب به شرق کاملاً متفاوت است.
اراضی پست و دشتهای آبرفتی سواحل دریای خزر در استان گیلان و غرب مازندران به علت میزان بارندگی و درجه حرارت مناسب، بهترین خاکهای زراعی برای زراعت برنج محسوب می‌شوند، و حدود ۴۰۰۰۰۰ هکتار، یعنی نزدیک به ۹۰درصد،سطح زیرکشت برنج کشور در این منطقه قرار دارد. این خاکها از نظر زهکشی ضعیف و آب زیرزمینی معمولاً به سطح خاک نزدیک است.

 

میزان مواد آلی در این خاکها غالباً ((نسبتاً)) زیاد ودر بعضی موارد میزان آن در افق سیاهرنگ سطحی از ۵ درصد بیشتر است. میزان کربنات کلسیم و املاح محلول نسبتاً کم و افق تجمع کربناتها معمولاً در پروفیل خاک مشاهده نمی‌گردد. فعالیت میکرو ارگانیسمهای خاک در وضع آبیاری غرقابی و بالا آمدن سطح آب زیرزمینی، باعث تشکیل لکه‌های خاکستری رنگ به نام(Gley) در این خاکها می‌گردد که نشان دهنده کمبود اکسیژن آزاد و در نتیجه احیای اکسیدهای سه ظرفیتی آهن می‌باشد.

 

جذب سایر عناصر غذایی مورد نیاز برنج تحت شرایط احیا صورت می‌گیرد. به علت بارندگی زیاد منطقه وآبشویی پتاسیم،عدم مصرف کودهای پتاسه و کشت مستمر برنج میزان قابل جذب در اغلب شالیزارها در سطح پایینی قرار دارد. واریته‌های پر محصول برنج غالباً نسبت به مصرف کودهای ازته و فسفره واکنش نشان می‌دهند و مصرف این نوع کود شیمیایی در منطقه رایج است.

 

به رغم بارندگی زیاد به علت وضع نامناسب زهکشی و همچنین آهکی بودن مواد رسوبی مادریPH و واکنش خاکها معمولاً از ۷ بالاتر است و درصد اشباع بازی خاک از ۵۰ بیشتر است. یکپارچگی اراضی، مدیریت صحیح آب، احداث شبکه زهکشی سطحی، بالا بردن بازده مصرف کود ازته و مکانیزاسیون کشت و کار، از اقدامات اساسی در جهت بهره‌وری صحیح از شالیزارهاست. کشت سایر محصولات زراعی در استان گیلان معمولاً به آبیاری نیازی ندارد.

 

اراضی حاصلخیز مرکز شرق استان مازندران عمدتاً زیر کشت گندم، سویا، توتون، پنبه و مرکبات است. اکثر گیاهان زراعی به علت خشکی و محدودیت بارندگی در تابستان، برای تولید نسبتاً بالا به آبیاری تکمیلی نیاز دارند. این خاکها معمولاً عمیق ودارای بافت متوسط تا سنگین می‌باشد.

 

افق سطحی معمولاً سیاهرنگ ومیزان مواد آلی از یک درصد بیشتر است. افق تجمع کربناتها معمولاً در اعماق ۵۰ تا ۱۰۰ ساتتیمتری خاک مشاهده می‌گردد. میزان کانیهای رسی از افق سطحی و تجمع آنها در افق زیرین در بعضی خاکها مشاهده می‌گردد. انتقال پتاسیم قابل جذب معمولاً در حد بالایی قرار دارد و اکثر گیاهان زراعی به مصرف کود پتاسه واکنشی نشان نمی‌دهند.

 

ولی مصرف کودهای ازته و فسفره به علت پایین بودن میزان این عناصر در خاک، برای اغلب محصولات کشاورزی ضروری است. این خاکها دارای قدرت تولیدی بالا و از حاصلخیزترین خاکهای کشور به شمار می‌روند.

 

خاکهای مناطق کوهستانی و تپه ماهورهای سواحل دریای خزر معمولاً دارای پوشش گیاهی جنگلی بوده و در بعضی از آنها افق تجمع کانیهای رسی در اعماق پایین پروفیل خاک مشاهده می‌گردد. درصد اشباع بازی و واکنش این خاکها در مقایسه خاکهای دشتها و اراضی پست کمتر است و معمولاً مواد آلی پوسیده نشده در چند سانتیمتری سطح خاک مشاهده می‌گردد.

این خاکها به علت شیب زیاد وناهموار بودن، استعداد کشت محصولات زراعی را ندارند و می‌توان از آنها در توسعه و کشت گونه‌های مناسب جنگلی بهره‌ برداری نمود. در حال حاضر، این اراضی به علت قطع یا سوزاندن درختان جنگلی یا تبدیل به مصارف زراعی، در معرض فرسایش شدید و تخریب قرار دارند و باید برای بهره‌برداری صحیح و حفاظت از آنها اقدام اساسی به عمل آید.

 

http://rasekhoon.net

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme