اب و عاشورا

آب و لب های تشنه حسین و جوان مردی عباس و رفتار ما

آب یکی از مباحث مهم در قیام عاشورا می باشد. اوج مردانگی و نامردی در قیام عاشورا، پیرامون آب دور می زند. اوج نامردی یک قوم در بستن آب بر زنان و فرزندان، حتی طفل شیر خوار بهترین مخلوق عالم بود که در حادثه عاشورا اتفاق افتاد. اوج جوان مردی نیز زمانی شکل گرفت که ساقی حسین، به یاد لبان تشنه برادر، در کنار رود فرات آب برداشت اما ننوشید. منطق مردانگی حکم می کند، اگر برادر من تشنه است، من نیز تشنه می مانم.

عباس آبی که از شیر مادر برایش حلال تر بود، آبی که شرع و قانون به نوشیدن آن حکم می فرمود، به عشق برادر نیاشامید. این است منطق کسانی که ما شیعیان به آنان عشق می ورزیم. این منش کسانی است که امیدواریم، عشقشان ما را به رنگ آنان درآورد. آیا چنین خواهدشد؟ آیا ما هیچ رنگی از مردانگی عباس در انتخاب بین خود و لب های تشنه برادر برده ایم؟

وقتی از ما پرسیده می شود که چرا بیش از پروانه آب برداشت می کنید؟ چرا از منابع آب حفاظت نمی کنید؟ جواب رایج این است: “اگر ما آب از چاه نکشیم، دیگران می کشند”. یا به طور کامل­تر: “سرنوشت فرزندان و نسل آینده من به من ربطی ندارد، چون دیگران آب می کشند من نیز آب می کشم هر چند که این آبکشی غیر قانونی و حرام باشد”. آیا این جمله با جمله “چون برادرم تشنه است، من آب نمی خورم هر چند آب خوردن قانونی و حلال باشد.” هیچ شباهتی دارد؟ آیا این دو منش هیچ شباهتی به هم دارند؟ آیا رفتار و کردار ناجوان مردانه ما با منابع آب زیر زمینی و فرزندان و نسل آینده خود، هیچ شباهتی به مردانگی ساقی حسین در دشت کربلا دارد؟ آیا ما که یک نفس از ابوالفضل و مرامش حرف می زنیم، در عمل چقدر به او اقتدا کرده ایم؟ آیا وقت آن نرسیده است تا حرف و عمل ما یکی شود؟

سوره انبیاء، آیه ۳۰
” وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ”

دکتر محمد عبدالهی عزت آبادی

source:http://anarpress.ir/

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme