خاکهای کشور ایران و ویژگی آنها

خاک، در اصطلاح، به قشر بسیار نازک و سطحی گفته می‌شود که در اثر متلاشی شدن سنگها در زمانی بسیار دراز و تحت تاٌثیر عوامل طبیعی تشکیل شده است. خاک، حاوی موجودات زنده و مواد الی است و بستر طبیعی برای تغذیه و رشد و نمو گیاهان می‌باشد. خاک، اساس زیر بنای کشاورزی است وادامه حیات و بقای انسان، حیوانات و گیاهان بدون آن ممکن نیست.

 

مورخان افول و اضمحلال بعضی از تمدنهای بزرگ ، از قبیله بین ‌النهرین که حدود ۷۰۰۰ سال پیش در دشتهای آبرفتی و حاصلخیز دو رودخانه دجله و فرات شکوفا شد یا تمدن بزرگ فنیقی که حدود ۵۰۰۰ سال پیش در سواحل شرقی دریای مدیترانه بنادر معروف صور و صیدا را بنا نهادند، به نابودی و فرسایش خاک نسبت می‌دهند.

 

امروزه نیز بهره ‌برداری بی‌رویه از خاک و در نتیجه نابودی آن در بعضی از کشورهای آفریقایی، نظیر اتیوپی و سودان، از عواملی است که منجر به قحطی و گرسنگی و فقر گردیده است. بنابراین، در برنامه‌ریزی اقتصادی و اجتماعی کشورها شناسایی، بهره‌برداری اصولی و حفاظت از منابع خاک، باید در الویت خاص قرار گیرد.
عوامل طبیعی خاک سازی که در تشکیل و تکوین خاک نقش و اهمیت دارند، عبارتند از: سنگ مادر، اقلیم (بارندگی و درجه حرارت)، میکرو ارگانیسم‌ها و پوشش گیاهی، توپوگرافی و زمان. شدت تاٌثیر عوامل فوق در تمام مراحل تشکیل و تکوین خاک یکسان نیست، بلکه که در مراحل مختلف، بسته به هر وضعیت خاص، تاٌثیر یک یا چند عامل بیشتر از عوامل دیگر است.

 

در مراحل اولیه تشکیل خاک، نقش سنگ مادر از اهمیت زیادی برخوردار است، ولی رفته رفته بر اثر فرایندهای مختلف، از قبیل تجمع یا انتقال مواد مختلف و املاح محلول در پروفیل خاک یا تبدیل و تغییر کانیها که در تشکیل یا تکامل خاک دخالت دارند، نقش و اهمیت سنگ مادر کمتر می‌گردد.
تشکیل خاک احتیاج به زمان بسیار درازی دارد به طوری که برای تشکیل یک سانتیمتر آن در اوضاع طبیعی، بسته به عوامل مختلف، معمولاً بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ سال زمان لازم است. بر این نکته باید تاٌکید ورزید که باتوجه به آب و هوای خشک و نیمه خشک ایران، عدم تراکم و کندی رشد پوشش گیاهی، و کوهستانی و ناهمواربودن اکثر مناطق آن، تشکیل و تکوین اغلب خاکهای این کشور با کندی نسبتاً زیاد صورت می‌گیرد.
ایران کشوری کوهستانی و بیش از ۵۰ درصد اراضی آن‌را کوه‌ها، تپه‌ها و اراضی ناهموار تشکیل می‌دهد. به طور کلی، چهار واحد فیزیو گرافی کاملاً متمایز در این کشور مشاهده ‌می‌گردد.
الف) اراضی پست سواحل دریای خزر که حدود ۳۰ متر پایین‌تر از سطح دریای آزاد قرار دارد.
ب)سلسله جبال مرتفع البرز و زاگرس که به شکل v بزرگی در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند.
ج) فلات مرکزی بین دو رشته جبال البرز و زاگرس که به صورت ارتفاعات ثانوی از شمال غربی و مرکز ایران از ارتفاع حداکثر ۲۵۰۰متر شروع می‌شود و به اراضی پست و کویرهای شرق و مرکز ایران در ارتفاع حدود ۵۰۰ متر متصل می‌گردد.
د) دشت وسیع و مسطح خوزستان که در واقع ادامه دشت بین‌النهرین می‌باشد عمدتاً از آبرفتهای دو رودخانه کارون و کرخه تشکیل شده است.

 
بخش اعظم اراضی ایران در اقلیم خشک ونیمه خشک قرار دارد و میزان متوسط بارندگی سالانه کشور در حدود ۲۵۰میلیمتر می‌باشد. آب و هوای ایران تحت تاٌثیر شرایط کوهستانی و فیزیوگرافی آن بسیار متنوع است. میزان بارندگی در سواحل دریای خزر حداکثر به حدود ۲۰۰۰ میلیمتر در دشت کویر به کمتر از ۵۰ میلیمتر در سال می‌رسد. اختلاف درجه حرارت نیز بسیار زیاد است به طوری که در بعضی مواقع تفاوت بیشترین و کمترین درجه حرارت روزانه در زمستان بین گرمترین و سردترین نقطه کشور بیش از ۵۰ درجه سانتیگراد می‌باشد. تنوع وضعیت آب و هوایی کشور باعث می‌گردد که کشت انواع گوناگون محصولات زراعتی و باغبانی در نقاط مختلف امکان‌پذیر باشد.
خاکهای کشور معمولاً با توجه به رژیمهای مختلف رطوبتی و حرارتی و همچنین خصوصیات ریخت‌شناختی، فیزیکو شیمیایی و مینرالوژیکی آنها بر هدفهای مختلف در مقیاسهای مورد نیاز مطالعه و رده‌های مختلف طبقه‌بندی می‌شوند و سپس قابلیت تناسب آنها برای مصارف گوناگون مورد ارزشیابی قرار می‌‌گیرد. برای آشنایی خوانندگان عزیز با خاکهای کشور، باتوجه به نقش و اهمیت اقلیم در تشکیل و تکوین خاک، در این نوشتار خاکهای کشور را به چهار ناحیه اقلیمی طبقه بندی می‌کنیم و می‌کوشیم ویژگی عمومی آنهارا به زبان ساده و بدون استفاده از اصطلاحات علمی وتخصصی، به اختصار مورد بحث قرار دهیم.
خاکهای سواحل دریای خزر
نوار ساحلی دریای خزر عمدتاً تحت تاٌثیر اقلیم مرطوب و نیمه مرطوب معتدل قرار دارد. میزان بارنگی سالانه از غرب به شرق کاهش می‌یابد، به طوری که مقدار آن در بندر انزلی حدود ۲۰۰۰ میلیمتر و در گرگان ۶۰۰ میلیمتر در سال می‌باشد. خصوصیات خاکها و همچنین کاربری اراضی تحت تاٌثیر میزان بارندگی از غرب به شرق کاملاً متفاوت است.
اراضی پست و دشتهای آبرفتی سواحل دریای خزر در استان گیلان و غرب مازندران به علت میزان بارندگی و درجه حرارت مناسب، بهترین خاکهای زراعی برای زراعت برنج محسوب می‌شوند، و حدود ۴۰۰۰۰۰ هکتار، یعنی نزدیک به ۹۰درصد،سطح زیرکشت برنج کشور در این منطقه قرار دارد. این خاکها از نظر زهکشی ضعیف و آب زیرزمینی معمولاً به سطح خاک نزدیک است.

 

میزان مواد آلی در این خاکها غالباً ((نسبتاً)) زیاد ودر بعضی موارد میزان آن در افق سیاهرنگ سطحی از ۵ درصد بیشتر است. میزان کربنات کلسیم و املاح محلول نسبتاً کم و افق تجمع کربناتها معمولاً در پروفیل خاک مشاهده نمی‌گردد. فعالیت میکرو ارگانیسمهای خاک در وضع آبیاری غرقابی و بالا آمدن سطح آب زیرزمینی، باعث تشکیل لکه‌های خاکستری رنگ به نام(Gley) در این خاکها می‌گردد که نشان دهنده کمبود اکسیژن آزاد و در نتیجه احیای اکسیدهای سه ظرفیتی آهن می‌باشد.

 

جذب سایر عناصر غذایی مورد نیاز برنج تحت شرایط احیا صورت می‌گیرد. به علت بارندگی زیاد منطقه وآبشویی پتاسیم،عدم مصرف کودهای پتاسه و کشت مستمر برنج میزان قابل جذب در اغلب شالیزارها در سطح پایینی قرار دارد. واریته‌های پر محصول برنج غالباً نسبت به مصرف کودهای ازته و فسفره واکنش نشان می‌دهند و مصرف این نوع کود شیمیایی در منطقه رایج است.
به رغم بارندگی زیاد به علت وضع نامناسب زهکشی و همچنین آهکی بودن مواد رسوبی مادریPH و واکنش خاکها معمولاً از ۷ بالاتر است و درصد اشباع بازی خاک از ۵۰ بیشتر است. یکپارچگی اراضی، مدیریت صحیح آب، احداث شبکه زهکشی سطحی، بالا بردن بازده مصرف کود ازته و مکانیزاسیون کشت و کار، از اقدامات اساسی در جهت بهره‌وری صحیح از شالیزارهاست. کشت سایر محصولات زراعی در استان گیلان معمولاً به آبیاری نیازی ندارد.
اراضی حاصلخیز مرکز شرق استان مازندران عمدتاً زیر کشت گندم، سویا، توتون، پنبه و مرکبات است. اکثر گیاهان زراعی به علت خشکی و محدودیت بارندگی در تابستان، برای تولید نسبتاً بالا به آبیاری تکمیلی نیاز دارند. این خاکها معمولاً عمیق ودارای بافت متوسط تا سنگین می‌باشد.

 

افق سطحی معمولاً سیاهرنگ ومیزان مواد آلی از یک درصد بیشتر است. افق تجمع کربناتها معمولاً در اعماق ۵۰ تا ۱۰۰ ساتتیمتری خاک مشاهده می‌گردد. میزان کانیهای رسی از افق سطحی و تجمع آنها در افق زیرین در بعضی خاکها مشاهده می‌گردد. انتقال پتاسیم قابل جذب معمولاً در حد بالایی قرار دارد و اکثر گیاهان زراعی به مصرف کود پتاسه واکنشی نشان نمی‌دهند.

 

ولی مصرف کودهای ازته و فسفره به علت پایین بودن میزان این عناصر در خاک، برای اغلب محصولات کشاورزی ضروری است. این خاکها دارای قدرت تولیدی بالا و از حاصلخیزترین خاکهای کشور به شمار می‌روند.
خاکهای مناطق کوهستانی و تپه ماهورهای سواحل دریای خزر معمولاً دارای پوشش گیاهی جنگلی بوده و در بعضی از آنها افق تجمع کانیهای رسی در اعماق پایین پروفیل خاک مشاهده می‌گردد. درصد اشباع بازی و واکنش این خاکها در مقایسه خاکهای دشتها و اراضی پست کمتر است و معمولاً مواد آلی پوسیده نشده در چند سانتیمتری سطح خاک مشاهده می‌گردد.

 

این خاکها به علت شیب زیاد وناهموار بودن، استعداد کشت محصولات زراعی را ندارند و می‌توان از آنها در توسعه و کشت گونه‌های مناسب جنگلی بهره‌ برداری نمود. در حال حاضر، این اراضی به علت قطع یا سوزاندن درختان جنگلی یا تبدیل به مصارف زراعی، در معرض فرسایش شدید و تخریب قرار دارند و باید برای بهره‌برداری صحیح و حفاظت از آنها اقدام اساسی به عمل آید.
خاکهای نواحی نیمه خشک
اقلیم مناطق غرب، شمال غربی و شمال شرقی کشور نیمه خشک و مدیترانه‌ای است. میزان متوسط بارندگی سالانه کمتر از ۵۰۰ میلیمتر و عمدتاً در فصل زمستان و اوایل بهار روی می‌دهد. زمستانها معمولاً سرد و یخبندان و تابستانها معتدل است. خاکهای دشتها و دامنه‌های کوهستانها نسبتاً عمیق و خاکهای مناطق کوهستانی و تپه ماهورها معمولاً کم عمق است.

 

محصولات زراعی سالانه، شامل گندم، جو، چغندر قند، سیب‌زمینی، دانه‌های روغنی، علوفه، و باغات میوه سردسیری از قبیل سیب، گیلاس و گلابی در دشتها و دامنه‌های شیبدار کوهستانی است. کشاورزی دیم، شامل زراعت گندم، جو وحبوبات نیز در این مناطق رواج کلی دارد.
در استانهای کرمانشاه، لرستان و کردستان اغلب خاکهای دشتهای رسوبی و دامنه‌ای عمیق و دارای بافت سنگین است. خصوصیات انقباض پذیری و انبساط پذیری زیاد و وجود درز و ترک در سطح خاکها در فصول خشک، از مشخصات دیگر اغلب این خاکهاست. خاکها معمولاً آهکی و زهکشی داخل آنها ضعیف است.

 

نفوذپذیری خاکها پس از بارندگی و بسته شدن درز و شکافهای سطحی بسیار کم است. کانیهای رسی در این خاکها معمولاً مونت موریلونیت، ایلیت و کلریت می‌باشد. میزان فسفر قابل جذب در این خاکها معمولاً کم ولی میزان پتاسیم در سطح بالایی قرار دارد. میزان مواد آلی در افق سیاهرنگ سطحی معمولاً از یک درصد بیشتر است. مصرف کودهای شیمیایی فسفره و ازته برای اغلب محصولات زراعی ضروری است.

 

این خاکها دارای قدرت تولید بالایی بوده و استعداد زیادی برای تولید محصولات زراعی مختلف دارد، ولی به علت بافت سنگین و وضع نامناسب زهکشی، برای کشت درختان میوه، چندان مساعد نیست. مدیریت صحیح به ویژه در زمینه روشهای صحیح شخم و شیار، به کارگیری ماشین آلات مناسب زراعی، تناوب صحیح و کشت گیاهان مناسب، از عملیات لازم برای بهره‌برداری مهم از این خاکهاست. در ضمن، در صورت آبیاری، با توجه به بافت سنگین، نفوذپذیری کم و وضع نامناسب زهکشی این خاکها، انجام مدیریت صحیح آب و انتخاب روشهای مناسب آبیاری اهمیت زیادی دارد.

 
خاکهای مناطق کوهستانی و تپه ماهورها در نواحی نیمه خشک و مدیترانه‌ای، عمدتاً دارای پوشش مرتعی یا درختان یا درختان جنگلی پراکنده و معمولاً کم عمق و آهکی است. در بعضی مناطق خاکها دارای افق تجمع مواد آلی و سیاهرنگ مواد سطحی می‌باشد و افق تجمع آهک در اعماق پایینی خاک کاملاً مشهود است. این خاکها غالباً به علت چرای بی‌رویه مراتع، کشت زراعت دیم در اراضی شیبدار و قطع درختان جنگلی، در معرض خطر فرسایش شدید و تخریب قرار دارد و رفت رفته از قدرت تولیدی آنها کاسته می‌شود.
خاکهای نواحی خشک
فلات مرکزی، شامل بخش مرکزی، شرق و جنوب شرقی کشور، عمدتاً تحت تاٌثیر اقلیم خشک قرار دارد. متوسط بارندگی اکثر مناطق از ۳۵۰ میلیمتر در سال کمتر است و میزان آن از مرکز به شرق کاهش می‌یابد، به طوری بارندگی مناطق کویری و بیابانهای شرق کشور در بیشتر سالها از ۵۰ میلیمتر بیشتر نمی‌شود.

تابستان گرم و خشک، و زمستان سرد و بارانی است. به علت فصول خشک و کوتاه بودن فصل بارندگی و همچنین پایین بودن درجه حرارت در فصل مرطوب، کشت زراعت دیم در اکثر این مناطق به صرفه نیست یا اصلاً امکان‌پذیر نیست و اکثر گیاهان زراعی احتیاج به آبیاری دارند.

 

محصولات کشاورزی عمدتاً شامل کندم، جو، یونجه، چغندر قند، سیب‌زمینی و سبزی و صیفی، و بسته درجه حرارت، درختان میوه از قبیل خرما، پسته، انگور، مرکبات، انار و بادام می‌باشد.
توسعه اراضی کشاورزی بیشتر در دشتهای رسوبی و دامنه‌ای، به علت شیب و عمق مناسب خاک و همچنین امکان انتقال و تاٌمین آب مورد نیاز گیاهان از طریق احداث قنوات، چاههای عمیق و نیمه عمیق یا مهار وکنترل آبهای سطحی احداث سدهای مختلف امکان ‌پذیر شده است.

 

خاکها معمولاً آهکی و واکنش خاک بالاتر از ۵/۷ می‌باشد. میزان مواد آلی خاکها معمولاً از یک درصد کمتر کمتر و فسفر و ازت قابل جذب غالباً در سطح پایینی قرار دارد. پتاسیم قابل جذب برای اکثر گیاهان معمولاً به اندازه‌ کافی درخاک وجود دارد، ولی بعضی از گیاهان از قبیل سیب‌زمینی و چغندر نسبت به مصرف کود پتاسه، به ویژه در خاکهای سبک واکنش نشان می‌دهند.

 

این خاکها معمولاً جوان و عمدتاً از رسوبات اواخر دوران چهارم، یعنی دوره هلوسن(کمتر از ۱۰۰۰۰ هزار سال پیش) تشکیل شده و تکامل یافته است.
شوری و قلیائیت زیاد و همچنین کمبود آب آبیاری از عوامل مهم محدود کننده بهره ‌برداری از بعضی از خاکهای دشتهای رسوبی و اراضی پست در استانهای سیستان و بلوچستان، کرمان، اصفهان، فارس، یزد و جنوب خراسان و سمنان است. تبخیر و تعرق زیاد است.

 

کمبود بارندگی و بالا بودن سطح آب زیرزمینی باعث تجمع املاح محلول در افقهای سطحی خاک شده و بدون انجام عملیات آبشویی و احداث سیستم زهکشی برای پایین بردن سطح آب زیرزمینی، اصلاح این قبیل خاکها ممکن نخواهد بود. درضمن، کمبود یا کیفیت نامطاوب آب آبیاری از عوامل محدود کننده در بهره‌برداری از این اراضی است.

 

بنابراین، با آبشویی املاح محلول، احداث سیستم زهکشی، تاٌمین آب موردنیاز گیاهان، کشت گیاهان تحمل‌کننده شوری و مدیریت صحیح اراضی می‌توان از بعضی از این اراضی در تولید محصولات اراضی استفاده کرد.
افق تجمع کربناتها یا گچ که در اثر شستشو و انتقال این مواد از افقهای سطحی به بخش زیرین خاک تشکیل شده و در بعضی موارد لایه سخت و متراکمی در اعماق خاک ایجاد می‌نماید. در بعضی از خاکهای نواحی خشک به ویژه در رسوبات یا تشکیلات زمین‌شناسی قدیمی‌تر و پایدار مشاهده می‌گردد.

 

اکثر این خاکها به علت عمق کم و شیب نسبتاً زیاد و وجود لایه سخت و متراکم نزدیک سطح خاک استعداد زراعی ندارند، ولی می‌توان آنهارا به عنوان چراگاههای فصلی مورد بهره‌برداری قرار داد. کوهها و تپه ماهورها در نواحی خشک معمولاً برهنه و فاقد پوشش خاک است، ولی در بعضی موارد به وسیله خاکهای کم عمق و پوشش گیاهی پراکنده و ضعیف پوشیده شده است.
تپه‌های متحرک شنی یا شنهای روان در بعضی مناطق کویری و بیابان مرکزی ایران در استانهای یزد، سمنان، کرمان، اصفهان و سیستان و بلوچستان به چشم می‌خورد.

 

 

این اراضی در اثر جابه‌جایی، انتقال و رسوب گذاری شن به وسیله باد تشکیل می‌گردد و سالانه خسارت زیادی به روستاهای مجاور، قنوات، کانالهای آبیاری، باغها و اراضی کشاورزی وارد می‌آورد. شنهای روان را می‌توان به وسیله عملیات مالچ‌پاشی و کشت گیاهان کویری و درختان مقاوم به خشکی، از قبیل تاق وگز، تثبیت کرد و از خسارت آنها جلوگیری نمود. هم‌اکنون نیز اقدامات موٌثری در جهت کنترل و تثبیت شنهای روان در استانهای یاد شده انجام شده است.
خاکهای نواحی گرم و خشک

 

دشت خوزستان در جنوب غربی سلسله جبال زاگرس و نوار ساحلی طولانی خلیج فارس تحت تاٌثیر اقلیم گرم وخشک قرار دارد. میزان بارندگی سالانه بین ۵۰ تا ۳۰۰ میلیمتر که عمدتاً در فصل زمستان روی می‌دهد. زمستان معتدل و تابستان خشک و سوزان است و کمترین و بیشترین درجه حرارت سالانه بین ۱۰ تا ۴۸ درجه سانتیگراد است. گیاهان زراعی سالانه و باغات میوه عمدتاً شامل گندم، جو، نیشکر، چغندر قند، یونجه و سبزی و صیفی و درختان میوه گرمسیری از قبیل خرما و مرکبات است.

 

در ارتفاعات با بارندگی بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیمتردر سال به علت درجه حرارت مناسب در فصل زمستان کشت گندم و جو دیم رواج دارد. به علت تبخیر و تعرق زیاد (در حدود ۲۵۰۰‌ـ۳۰۰۰ میلیمتر در سال) و میزان محدود بارندگی، کشت اکثر محصولات زراعی بدون آبیاری امکان ‌پذیر نیست.
دشت خوزستان عمدتاً از آبرفتهای دو رودخانه کارون و کرخه به ‌وجود آمده است. خاکهای این دشت معمولاً عمیق، آهکی و دارای بافت سنگین است. مواد آلی این خاکها به علت درجه حرارت زیاد، نسبتاً کم، ومیزان آن از یک در صد کمتر است. میزان آهک خاک معمولاً معمولاً از ۳۰درصد بیشتر است. پتاسیم قابل جذب در این خاکها معمولاً زیاد، ولی میزان ازت و فسفر قابل جذب غالباً کم و اکثر گیاهان زراعی احتیاج به مصرف کود شیمیایی ازته و فسفر دارند.

 

این دشت به علت وجود خاکهای حاصل خیز، رودخانه‌های پرآب ودر نتیجه دسترسی به منابع آبهای سطحی و زیرزمینی و همچنین درجه حرارت مناسب برای کشت دو یا چند محصول در طول سال، یکی از مستعدترین مناطق کشور برای توسعه کشاورزی و تولید محصولات زراعی است. با مدیریت صحیح اراضی و بالا بردن بازده آبیاری و کشت محصولات مناسب، می‌توان از خاکهای حاصل خیز دشت خوزستان، حداکثر بهره‌ برداری را به عمل آورد.
بالابودن سطح آب زیرزمینی، شیب بسیار کم، نبود زهکشی مناسب و تبخیر و تعرق زیاد، باعث تشکیل و توسعه خاکهایی با شوری و قلیائیت بسیار زیاد در غرب و جنوب غربی دشت خوزستان شده است.

 

این اراضی در وضعیت کنونی قابل بهره‌برداری برای تولید محصولات کشاورزی نیست، ولی با احداث شبکه زهکشی، تاٌمین آب مورد نیاز برای آبشویی املاح محلول خاک و همچنین کشت گیاهان مناسب زراعی و مدیریت صحیح اراضی، امکان استفاده از بعضی از این خاکها برای تولید محصولات زراعی وجود دارد.
تپه‌های شنی و اراضی شنی ساحلی منطقه نسبتاً وسیعی از مناطق مرزی غرب دشت خوزستان و نوار طولانی ساحلی خلیج فارس را می‌پوشاند. این اراضی، استعداد تولید محصولات زراعی را ندارد و باید از طریق عملیات ما‌لچ پاشی و کشت گیاهان یا درختان مقاوم به خشکی، برای تثبیت و بهره‌برداری از آنان اقدام نمود. درختان گز و اوکالیپتوس و کنار در خوزستان و کهور و کنار در نوار ساحلی خلیج فارس در استان بوشهر و هرمزگان از درختان مناسب برای تثبیت و بهره‌برداری از این اراضی است.
مناطق وسیعی از دشت خوزستان و نوار ساحلی خلیج فارس زیر کشت درخت خرما قرار دارد. این اراضی معمولاً شوری زیادی ندارد و بسته به موقعیت جغرافیایی و فیزیوگرافی دارای بافت و خصوصیات متفاوتی است. اصلاح روش آبیاری، احداث شبکه زهکشی در بعضی مناطق وکشت واریته‌های مناسب و پر محصول خرما از اقدامات اساسی در جهت بهره‌برداری صحیح از این اراضی است.

 

http://rasekhoon.net

 

 

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme